اشکهایم
نگاه هایم
حرفهایم
و سکوتم
نه
هیچ یک اثری نداشت
همه بی اثر بود
می رود
بدون نگاهی
و من فکر می کنم
و به یاد می آورم
روزی را که گفت " من هستم،تو هم باش "
نگاهی می کنم
من هستم
اما او............
می نشینم
در کور سوی کوچه ی تنهایی
روزها به صبر
شب ها به انتظار
گذر زمان
گذر عمر
گفتند چون می گذرد غمی نیست
گذشت
اما با غم
گفتند این نیز بگذرد
گذشت
اما سخت
حال چه کنم
به چه شوقی
به چه امیدی
گذرعمر را تماشا کنم
در انتهای کوچه ی تنهایی
حرف آخر:
خواستم برای نبودنت دلتنگی کنم
که خیالت آمد....
سلام دوست عزیز
از وبلاگتون و همچنین مطالبی که مینویسید خوشم اومد
خوشحال میشم به وبلاگ منم یه سری بزنید و نظرتونو راجع به تبادل لینک بگید
ممنون
موفق باشید
خدانگهدار
ممنون بابت لینک کردنت...با چه نامی لینکت کنم؟
شعرت به دلم نشست، از خودت بود؟
این مطلب از خودت بود؟
۹
.
۸
.
۷
.
۶
.
۵
.
۴
.
۳
.
۲
.
۱
.
.
آپ کردم بدو بیااااااا!!
Hi Saman, chera in neveshte haaye shoma hamash ghamgine? chera
be nazar adame javooni miay, chera hamash dam az ghamo ghose mizani? chera khosh haal nisti?
chera enghad depres????