دلتنگی

اشکهایم

  نگاه هایم

  حرفهایم

  و سکوتم

  نه

  هیچ یک اثری نداشت

  همه بی اثر بود

  می رود

  بدون نگاهی

 و من فکر می کنم

  و به یاد می آورم

  روزی را که گفت " من هستم،تو هم باش "

  نگاهی می کنم

  من هستم

اما او............ 

می نشینم

در کور سوی کوچه ی تنهایی

روزها به صبر

شب ها به انتظار

گذر زمان

گذر عمر

گفتند چون می گذرد غمی نیست

گذشت

اما با غم

گفتند این نیز بگذرد

گذشت

اما سخت

حال چه کنم

به چه شوقی

به چه امیدی

گذرعمر را تماشا کنم

در انتهای کوچه ی تنهایی

 

حرف آخر:

 

خواستم برای نبودنت دلتنگی کنم

که خیالت آمد....

نظرات 7 + ارسال نظر
مریم یکشنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 02:15 ب.ظ http://ghasam.blogsky.com

سلام دوست عزیز

از وبلاگتون و همچنین مطالبی که مینویسید خوشم اومد

خوشحال میشم به وبلاگ منم یه سری بزنید و نظرتونو راجع به تبادل لینک بگید

ممنون

موفق باشید

خدانگهدار

بانو یکشنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 10:13 ب.ظ http://shekastnapazir2.blogsky.com

ممنون بابت لینک کردنت...با چه نامی لینکت کنم؟

بابک دوشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 12:15 ب.ظ

شعرت به دلم نشست، از خودت بود؟

بانو چهارشنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 01:35 ق.ظ http://shekastnapazir2.blogsky.com

این مطلب از خودت بود؟

مرسده خانم یکشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:53 ب.ظ http://yedokhtare.blogsky.com/

۹
.
۸
.
۷
.
۶
.
۵
.
۴
.
۳
.
۲
.
۱
.
.
آپ کردم بدو بیااااااا!!

[ بدون نام ] یکشنبه 6 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 08:44 ق.ظ

Hi Saman, chera in neveshte haaye shoma hamash ghamgine? chera
be nazar adame javooni miay, chera hamash dam az ghamo ghose mizani? chera khosh haal nisti?

[ بدون نام ] جمعه 5 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 09:35 ب.ظ

chera enghad depres????

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد